!wants to control and do and be
متعفنترین و ریشهایترین خواست پست انسانی این است که میخواهد کنترل کند و انجام دهد و باشد. اگر همین را نخواهیم بارمان را بستهایم.
در تک تک لحظاتمان این را مییابیم. و بزرگترین رنجهای غالب هم از همین خواست پست و متعفن ناشی میشوند و همان رنجهای غالب هستند که بشر را به شهد تلخ شیراز میکشاند وگرنه من یافتهام که اگر خوش باشم و خوف و حزنی نباشد، هیچ نیازی به شهد تلخ شیراز ندارم. رنج غالب که بارها گفته ام، از جنس همان ناامیدی است، رفتنی است اگر آدمی نخواهد که انجام دهد و کنترل کند و باشد.
و اگر کاری میکند اگر بتواند برای خدا باشد و اما برای ما که نمیتوانیم و نمیدانیم خدا چیست، حداقل برای حل شدن در عدالت و خوبی و برای تواضع پیش روی حقیقت، کار کنیم.
حقاً دوست دارم که نخواهم و در بند معشوق باشم اما هزار تعلق و پابند دارم که گرچه الان که دارم مینویسم، حضور بالفعل چندانی ندارند اما واقفم فردا و پسفرداها به سراغم میآیند. اعوذ بالله... .
برای کنکور شروع میکنم به درس خواندن به چند دلیل: اولا برای این که بعد از کنکور و با رتبه قبولی در دانشگاه به تصمیم انصراف از دانشگاه فکر کنم تا از سر تنبلی تصمیم نگرفته باشم. ثانیا فرصت خوبی است برای تقویت زبان انگلیسی (هم عمومی هم تخصصی). ثالثا فرصت بدی نیست برای مرور مباحث علوم اجتماعی و دقت دوباره در آن چه میدانم و دانستن آن چه نمیدانم.